از همه چی بالا میرم
این روزا کارم شده بالا وفتن از همه چیز پاهامو می برم بالا و از هرچیژی که به نژرم (نظرم) بیاد میشه اژش بالا وفت میرم بالا این یه نمونه کوشیکه اژ بالا وفتن من اژ اجاق گاژ که در آخر هم موفق به فتحش شدم
امروژم تو حیاط خونه شعی کردم اژنردبون بالا برم که با داد و فریاد ماما مواجه شدم و دشت کشیدم
تاژه این روژا شرمو مینداژم پائین و بدون ماما میرم تو حیاط خونه بلا خودم مردی شدم دیگه حیاط خونمو نو که خیلی کوشیکه ده ها بار وجب می کنم میرم پشت در کوشه و در میژنم و بلا خودم می گم د با(درباز)
میرم شر شیر آب و شدت آب رو خودم تنژیم می کنم کمش می کنم و گاهی وقتا هم ژیاد بی خیال کم آبی
تا اژدر حیاط میایم تو خونه نگاه به نژدیکی های لامپ حیاط مینداژمو و می گم لالا (لولو) (پسرم منظورش از لولو مارمولکه )
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی