محمدآبتین محمدآبتین ، تا این لحظه: 14 سال و 9 روز سن داره

تنها بهانه برای زندگی

بازم حادثه

1390/5/7 3:22
نویسنده : مامان
296 بازدید
اشتراک گذاری

امروزم وقتی مامانی منو گذاشته بود واسه بابایی و دفته (رفته) بود اشتخ(استخر)من دفتم دم در آشپش خونه و ایشتادم اما نتونشتم خودمو کنترل کنم و اتادم (افتادم)چه بد ژمین خوردم با شورت (صورت) اتادم (افتادم)  سرم کلی ژخمی شد و خون اومد بابایی فقط می دف(می گفت) یا ابوالفژل (ابوالفضل) منم کلی دریه(گریه ) کردم بابایی که رنگ به رو نداشت منو برد خونه ی مامان جونم و ژنگ ژد به مامانی که بیاد اوندا(اونجا)وقتی مامانی اومد من تو خواب حق حق می ژدم مامانی از طرژ(طرز) نششتن بابایی و رنگ چشماش و حالت شورت(صورت ) مامان جون فهمید برام اتفاقی افتاده و بلافاصله چون بابایی سابقه ش تو ژمین ژدن من خلاب (خراب ) بود سوال کرد ژمین ژدیش ؟؟؟ بابایی با سر دفت(گفت) آره   مامانی نداهی (نگاهی) تو شورتم (صورتم ) کرد و وقتی زخما رو دید اینکدر(اینقدر) دریه کرد که من از صدای گلیه هاش بیدا شدم و شروع کردم به دریه بابایی می دف بریم ازش عکش (عکس ) بدیریم (بگیریم )اما مامانی می دف با عکش که معلوم نمی شه ضربه مغژی شده یا نه  بای شی تی اشکن بشه دیگه نژدیک بود شر (سر) ژمین خودن من دبا(دعوا) بشه  که مامان جونم تمومش ترد(کرد ) و دف (گفت) بگین خدا رو شکر همین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

نازنین نرگس نفس مامان
7 مرداد 90 0:24
اخی طفلی محمد جون الهی بلا نبینی خاله جون
آرتین خان
7 مرداد 90 15:43
وای که چقدر ناراحت شدم
عشق خاله اووف شده؟؟
مامانی ببوسش از طرف من
راستی برای سوختگی دست ایشالا که هرگز چنین اتفاقی نیافته اما بهترین چیز خمیردندونه
سعی کن برای سوختگی هرگز آب نزنی باعث تاول میشه سریع خمیردندونت رو خالی کن روی زخم خیلی زود آروم میشه و خوب میشه



ممنون خاله جون متاسفانه تاولش ترکیده بود و به گوشت دستش هم آسیب رسیده بود نمی شد کاریش کرد