محمدآبتین محمدآبتین ، تا این لحظه: 14 سال و 15 روز سن داره

تنها بهانه برای زندگی

تشخیص رنگ

1390/8/27 2:47
نویسنده : مامان
447 بازدید
اشتراک گذاری

املوژ عید غدیربود بهم خیلی خوش گژشت چون هم بابا خونه بود هم ماما و بابا اشلن (اصلا ) در نرفت و

پیش ما موند اِملوژ (امروز) یه چیژ ی یاد گلفتم که مان (مامان) بهش میگه پاژل که عش (عکس)

حیووناست و با یه بال گفتن مان من همه رو یاد گلفتم الا دوتاش آخه اون دوتا اشلن (اصلا ) قیافشون به

منو (میمون) و شیر دریایی شبیه نیشت و الا یادشون می گلفتم مَشَلَن (مثلا) اُدَ = اردک ، تُتُر= شتر،

هاپو =سگ ، میو میو=پیشی، پیل = فیل،  مانا = ماهی ، ابس= اسب ، اََدوش= خرگوش ،موشی =

موش ،توتو = مرغابی ، توتو=مرغ نمی دونم چرا مان به اینم دوتا آخری میگه توتو شکلاشون فلق میکنه

(فرق میکنه) اما ،مان(مامان) بلد نیشت به هردوشون میگه توتو بی خیال منم میگم توتو

املوژ تونشتم با همین پاژل شاده رنگها رو بشناشم آخه اولش طبق کتابم که هر پرنده ای  رو به رنگ ژرد

توش کشیدن اولش با دیدن مینه (میمون) که رنگش ژرد بود شروع کردم به گفتن تو تو تو تو اما وقتی مان

(مامان) آموزشو شووع (شروع) کرد فهمیدم هر گردی گردو نیشت  و هر رنگ ژردی هم توتو نیشت

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان مهنا
27 آبان 90 2:46
سلام اپم
مامان پارسا
27 آبان 90 15:33
ماشالا به آبتین خان باهوش
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
29 آبان 90 13:18
آفرین به پسر باهوش و مهربون
شهرزاد مامان حسین
30 آبان 90 17:16
به به خاله. شمام بله؟ شما و خشونت؟ اصلا بهت نمی یاد. خیلی خیلی خیلی نمک داری خاله جون. می بوسمت
مامان نفس طلایی
2 آذر 90 14:00
سلام عزیزم من چند باری امدم و پست هات و خوندم اما قسمت نظر ندادن رو برام باز نمی کرد دوست دار شما و ابتین جون هستم