مامان ترسو
امروز وقتی مامانی داشت درفا (ظرفها) رو می شست منم یواشکی رفتم پشت پاهاش و دستم رو گذاشتم تو نه نه هایی (دمپایی )که پوشیده بود مامانی فکر کرد یه چیزی مثل مامولت(مارمولک ) که ازش خیلی می ترشه اومده تو نه نه ها و یهو جیک (جیغ) زد و منم کلی ترشیدم (ترسیدم)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی