محمدآبتین محمدآبتین ، تا این لحظه: 14 سال و 16 روز سن داره

تنها بهانه برای زندگی

من میکروفن می خوام

1391/12/15 0:11
نویسنده : مامان
575 بازدید
اشتراک گذاری

امروز  صبح ساعت 9 که باهم از خونه اومدیم بیرون تا ساعت 1:30

گرفتار کارهای اداری من شدیم

رفتیم اداره و چندتا مرکز چاپ پوستر

آخه من برای شرکت توی یه مسابقه که ازطرف اداره برگزارشده بود

چندتا پوسترطراحی کرده بودم

خلاصه حسابی گرفتار کارهای چاپشون شدیم آخه هرجا می رفتیم

می گفتن سایز 35*50 چاپ نمی کنن به هزار مکافات چاپ کردیم و 

اینقدر دیررسیدیم که کل کارمندهای اداره رفتن نماز و تا اومدنشون

ساعت شد یک بعدازظهر

درهمین حال یکی ازهمکارانم زنگ زد و ازمن خواست ساعت 2 برم

سالن مدرسه شهدای والفجر8  و مسئول پخش فیلم ها برای

جشنواره فیلم رشد باشم

بالاخره با پشت سرگذاشتن کلی دردسربا خستگی زیاد اومدیم خونه 

و هول هولکی ناهار خوردیم و دوباره به راه افتادیم تا بریم سالن برای

جشنواره فیلم رشد

القصه خوشبختانه اصلا مراجعه کننده نداشتیم و تو با میکروفن اونجا

کلی بازی کردی و شعر خوندی آخه عاشق میکروفن هستی

         

             

وقتی دیدم کسی نیومد با هم رفتیم توی محوطه و کلی با همدیگه

دویدیم تو گربه شده بودی و من دنبالت می دویدم

 

 

                

تاب سواری هم کردی

 

        

بچه های خوابگاه مدرسه یه خرگوش کوچولوی ناز داشتن که آورده

بودنش توی محوطه و تو بدون هیچ ترسی رفتی و نازش کردی

اما ساعت 5 که که دیگه کارمون تموم بود میکروفن سالن رو برداشته

بودی و می گفتی اینم باخودمون ببریم خونه من ازاینا می خوام

باکلی مکافات تونستیم میکروفن رو ازت بگیریم  


 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)