محمدآبتین محمدآبتین ، تا این لحظه: 14 سال و 26 روز سن داره

تنها بهانه برای زندگی

اولین دعوا /اولین کتک

1391/3/5 23:55
نویسنده : مامان
474 بازدید
اشتراک گذاری

روز پنج شنبه کلی بهانه گرفتی به بابا گفتم ببرتت بیرون اما مگه مجال دادی هم خدا رو میخوای هم خرما نه اجازه میدادی بابایی بره به کارش برسه نه اجازه میدادی من توی خونه بمونم از یه طرف گریه میکردی و جیغ میزدی که بابا وفت از طرف دیگه به من می گفتی چادو بپوش بییم پشت سرم (چادر بپوش بریم پشت سر بابایی ) ضمیرها رو هنوز اشتباه میکنی به جای پشت سرش میگی پشت سرم به جای پام میگی پات

خلاصه مطلب اینکه منم مجبور شدم خلاف میلم برم بیرون البته  ازجهتی باید می رفتم چون ماشینمون که چند روز پیش یه آقایی بهش زد رو برده بودیم برا تعمیر و باید بابایی رو همراهی میکردم تا تحویلش بگیریم بعد از تحویل ماشین بابا گفت حالا چیکار کنیم گفتم نزدیک پارکیم بریم پارک و رفتیم .......


            

 

توی پارک اولش خوب  به قول خودت شُ شُیه خوردی اما بعدش هوس تاب کردی کلی تو نوبت وایسادیم تا دیگران پیاده شدن اما به محض سوار شدن دائم دستت رو ول می کردی و چشمات رو می مالیدی فکر کنم خوابت می اومد از ترس افتادن آوردمت پایین خیلی گریه کردی آخه دوست داشتی دوباره سوار بشی بردمت سمت سرسره که اونجا اتفاق افتاد آنچه که نباید می افتاد ................

                                   

 بالای سرسره یه دختر کوچولوی شیطون وایساده بود کمی از تو بزرگتر بود فکر کنم سه سالی داشت اون با تو کاری نداشت اما جنابعالی سر راهش وایسادی و جلوشو گرفتی بعد هم دستت رو بردی جلوش که نذاری بیاد جلو اونم تو رو گرفت و هل داد  یادمه که به محض درگیری شما دوتا فقط داد بلندی زدم و بابایی رو با صدای بلند صدا زدم  بابا توی یه چشم به هم زدن از پایین سرسره خودشو به بالا رسوند آخه دور تا دور سرسره محافظ داشت و اینجوری دستمون نمی رسید اما اون دختر خانم تورو هل داد و رفت کلی گریه کردی چون با سر خوردی کف سرسره

                                        

عزیزم یادت باشه تقصیر خودت بود که با اون دختر گلاویز شدی

               

بعدشم گریه می کردی و می گفتی اون دختیه منو ژد (اون دختره منو زد) .

 

                   

منو بابا اولش خیلی ناراحت بودیم اما بعد هر وقت اون صحنه یادمون میاد خندمون می گیره گلاویز شدنت  اولین کتک خوردنت  از بچه ها و توضیحاتت که اون دختیه منو ژددددددددددددد.

                                

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامانی درسا
6 خرداد 91 1:46
ای وای کی جرات کرده پسرمو بزنه ..... گوششو میبرم ....... آبتینی نشونم بده اون دختیه میژنمش عزیزم ........ مامانی قالب وبو از ام قالب گرفتم توی لینکام هست میتونی از وبم بری قالباش خیلی خوشگلن برو ببین


ممنونم
مامان آرمان
7 خرداد 91 0:39
سلام خیلی ناراحت شدم که سرت به سرسره خورده ولی خوب باید بچه ها یاد بگیرند که گاهی صدماتی که بهشون میرسه نتیجه عمل خودشون بوده..البته شاید ابتین عزیز کمی زود باشه تا اینها را خوب متوجه بشه ولی تجربه بوده. شاد باشی و خوشحال