روز پنج شنبه
پنج شنبه همین هفته برای مشخص شدن قد و وزن آبتین جون رفتیم بهداشت و نتیجه :
قد= 88 سانتی متر
وزن = 13.5کیلوگرم
در ضمن خیلی پسر خوبی بودی و اصلا نترسیدی
بعدش با مامانی و مامان جون و باباجون (به زور موفق شدیم باباجون رو برای تازه شدن روحیه ش از خونه بیرون بیاریم و تو ماشین بشونیمش آخه راه نمی تونه بره ) رفتیم دور زدیم
تا یه جا توقف می کردیم دوست داشتی از ماشین پیاده بشی و هی می گفتی پیده بیشیم تاتا بکنیم (پیاده بشیم تا تا بکنیم) عاشق خیابون رفتن و دور زدنی
بین راه پیتزا خریدیم و تو که گرسنه بودی یه برس کامل خوردی قبل از آماده شدن پیتزا رفتیم کیک تولدها رو دیدیم همه ی کیک ها تکراری بود و مدل جدید اصلا نداشتن دلم می خواد امسال مدل کیکت ماشین باشه دوست دارم بعداز ایام فاطمیه برات جشن بگیرم مرتب آلبوم رو نگاه می کردی و هی می گفتی کیک تبلد
اونجا یه کیک به شکل حروف بود که نظرم رو یه کم جلب کرد اما واقعا دلم می خواد کیکت ماشینی باشه
بعدهم که باباجون و مامان جون رو رسوندیم خونه دوباره به قصد خرید شیر که یادمون رفته بود بخریم رفتیم فروشگاه موادغذایی که بابا زنگ زد و گفت کجایین ؟ تو گوشی رو گرفتی دست و از اول تا آخر فروشگاه بین ردیف قفسه ها راه می رفتی و با بابایی حرف می زدی و دست به همه ی وسایلهای توی قفسه ها می زدی و بعضی هاشو می نداختی زمین و من بیچاره پشت سرت راه می اومدم و جمع می کردم مخصوصا توی قسمت مواد شوینده دیگه حاضر نبودی بیرون بیای به هزار کلک بیرونت آوردم دم در هم به خاطر بای بای کردنت با صاحب مغازه دوتا بادکنک جایزه گرفتی
و اما اینم از امروز که خودت رفته بودی توی کالسکه عروسکت و می گفتی مانی عش بیگیر