محمدآبتین محمدآبتین ، تا این لحظه: 14 سال و 1 روز سن داره

تنها بهانه برای زندگی

اولین روز مهد کودک / من از کرم نمی ترسم

1392/6/31 18:23
نویسنده : مامان
1,100 بازدید
اشتراک گذاری

امروز بردمت مهد تا برای فردا آمادگی پیدا کنی که منم گرفتار نشم

خیلی خوب کنار اومدی و رفتی توی کلاس مشغول بازی شدی

چند دقیقه بعدش دیدم آرومی به خانم مدیر گفتم من برم آتلیه

عکسهاشو بگیرم و در ضمن گاز روهم که غذا روش بود خاموش

کنم بنده خدا گفت شما برو فعلا که آرومه همین که رسیدم خونه

زیر گازو خاموش کردم اومدم از خونه برم بیرون سوار ماشین بشم

که متوجه شدم گوشیم توی ماشینه و داره زنگ می خوره

دلم  ریخت

وقتی جواب دادم خاله مریم (یکی از مربی های مهد)

گفت خودتونو برسونید که نمی تونیم آرومش کنیم

نمی دونم چطورخودمو رسوندم فقط همینو بگم که بین راه برای

چند لحظه ذهنم هنگ کرد و نتونستم راه مهد رو پیدا کنم

نمی دونستم کدوم طرفی بپیچم

وقتی رسیدم صدات تا توی کوچه مهد می اومد

هول هولکی پریدم داخل مهد بغل یکی از مربی ها (خاله مریم )

بودی همین که منو دیدی چنان کولی بازی در آوردی و توی سرو

صورت من بیچاره جلوی همه زدی که همه تعجب کردن

چند دقیقه بعدش آروم شدی

ولی هرکار می کردم حاضر نبودی بیای خونه و می گفتی همین جا

بمونیم خلاصه همه بچه ها رو فرستادیم خونه و آخر همه خودمون 

اومدیم 

 بین راه هم بهانه کباب گرفتی رفتیم تالار برات غذا بگیرم

ازبس گرسنه بودی می گفتی من همینطوری می خورم نمی خواد بپزه

بالاخره غذا رو گرفتیم و اومدیم خونه

بلافاصله بعد از غذا خوابت برد اما

هنوز توی خواب هق هق می کردی بمیرم برات نباید برای اون چند لحظه

تنهات می ذاشتم


امشب توی حیاط خونه مامان جون یه کرم که بعدا پروانه میشه پیدا کردیم

اولش ازش می ترسیدی اما بعدش خیلی راحت اونو توی دستات می گرفتی

و می گفتی دوستش دارم نازه !!!!!!!!!!!!!!!!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

زهره ( مامان نازنین زهرا)
1 مهر 92 21:25
حتما روزهای دیگه خوب عادت میکنه به مهدکودک غصه نخور به زودی یه مرد میشه واسه خودش. کرم خوشکلیه چقدر ناز نگاهش میکنه.
مامان بردیا
1 مهر 92 22:30
آخی.بمیرم برا هر دوتاتون...مامانی هیچ وقت بدون خداحافظی با آبتین جوون نرو.بچه ها توضیح رو خیلی خوب میفهمن.من همیشه برای بردیا توضیح میدم و بعد باهاش خداحافظی میکنم.اینجوری بهتر درک میکنه
مامان بردیا
1 مهر 92 22:30
منظ.رت کد.م تصاویر بود؟؟


همونی که بالاش نوشته امکانات وب
شهرزاد مامان حسین
2 مهر 92 16:30
الهی بگردم بانو. چی کشیدی. منم پسرم با مهد همینجوری بود و دقیقا حالتو درک می کنم. ایشالله درست میشه.


امیدوارم عزیزم
بهار
3 مهر 92 17:29
سلام اگه دوس داشتین برای آبتین جون قالب وبلاگ با عکسای خوشگلش درست کنم. خوشحال میشم به این آدرس سر بزنین. www.ghalebe-weblog.blogfa.com البته با قیمت مناسب تر از جای دیگه و یه کارت پستال هدیه.