ببین بچه ها باباجون دارن من ندارم !!!!!!!!!!
عصر یکشنبه با مامان جون رفتیم خونه خیاط
بین راه همه درگیر مراسم نیمه شعبان بودن
شیرینی و شکلات و شربت و خلاصه جشن خیابونی جای جای مسیر های خیابون
سر راه ما هم دو تا جشن بود و تو عاشق شربتهاشون هستی
گفتی شربت می خوام
توی صف ماشینها ایستاده بودیم تا نوبت ما بشه و شزبت بگیریم که
چشمت کنار خیابون خورد به یه باباجون که با سه تا نوه هاش جلوی در خونشون
داشت بازی می کرد
به من گفتی مامان ببین این بچه ها باباجون دارن من ندارم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی