محمدآبتین محمدآبتین ، تا این لحظه: 14 سال و 2 روز سن داره

تنها بهانه برای زندگی

روز مادر

1392/2/15 22:02
نویسنده : مامان
868 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم این روزا اصلا حوصله ندارم برات یادداشت بذارم فقط نکات لازم رو توی دفتر

یادداشت می کنم تا بعدا برات وارد وبلاگ کنم

فقط جا داره بگم شبی که فرداش روز مادر بود من و تو طبق معمول

خونه ی مامان جون اینا بودیم تو با مامان جون رفتی توی حیاط بعد

اومدی یه گل از باغچه چیده بودی به من دادی و گفتی بذار بوست

کنم وقتی خم شدم اول گونه هامو  بوسیدی بعد هم پیشونیم .

ممنونم گلم (البته مامان جون بهت یاد داده بود که چیکار کنی  )

ممنون پسرم اولین روز مادری بود که تو بهم یه چیزی می دادی

    

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان مهنا
16 اردیبهشت 92 0:02
چقدر قشنگ و رویایی حتی اگه کسی بش یاد داده باشد
سپید مامان علی
16 اردیبهشت 92 10:12
بهشت گواری وجودت.... روزت مبارک... مامان جونی میدونم غم از دست دادن پدر خیلی سخته... خدا بهت صبر بده ... اما از نوشته هات معلومه خیلی داغونی... به خاطر پسرت صبر کن و آرامش داشته باش گل سرخ هدیه پسرت هم مبارکت باشه
مامان امیرعلی جیگر
20 اردیبهشت 92 18:05
چه باحل.دسته مامان جونت درد نکنه که با اون غمه تو دلش همچین کاریو به پسرت یاد داده
هما
25 اردیبهشت 92 16:13
سلام خانمی.اوضاع روحیت چطوره؟