مامان میای ازهم جدا بشیم /گم شدن آبتین /کفشهای لنگ والنگ من
چهارشنبه شب 7/12/92 مراسم عقد دختر همسایه مامان جون اینا بود ماهم دعوت بودیم اما نمی تونستیم بریم چون دوستای بابایی قول داده بودن ساعت 9 صبح بیان برای کمک به اسباب کشی ما(خونمون بالاخره حاضر شد)اما متاسفانه ساعت 8 شب تشریف آوردن وما کلی هم شرمند ه همسایه شدیم چون وسایل ما خونه ی داداشی بود و مراسم هم درست جلوی خونه داداشی برگزار شد بابا با داداشی و دوستاش سری اول وسایل رو بردن که خبر اومد عروس خانم داره از در سمت خیابون خونشون میاد ما هم که منتظر بودیم از در توی کوچه بیان هول شدیم و بدو بدو رفتیم کمک مامان جون تا&...
نویسنده :
مامان
10:24